پدیده ی آسیب اجتماعی از جمله مشکلات عمده بشری در قرن حاضر و گذشته بوده و میلیون ها انسان را درگیر خود نموده است. روند رشد آن رو به گسترش بوده و بر خلاف انتظار روشهای مداخله ای نیز تأثیر قابل ملاحظه ای در آن نداشته است.

یزدسخن؛

پدیده ی آسیب اجتماعی از جمله مشکلات عمده بشری در قرن حاضر و گذشته بوده و میلیون ها انسان را درگیر خود نموده است. روند رشد آن رو به گسترش بوده و بر خلاف انتظار روشهای مداخله ای نیز تأثیر قابل ملاحظه ای در آن نداشته است.
آسیب های اجتماعی و راهکارهای مقابله با آن ها از مهمترین موضوعات در حوزه مباحث اجتماعی و دغدغه ای مشترک میان همه دلسوزان در جوامع بشری است به عبارتی دیگر آسیب های اجتماعی هر عمل فردی یا جمعی هستند که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد عام عمل جمعی نمی‌گنجد و در نتیجه با منع قانونی و یا قبح اخلاقی و اجتماعی روبرو می‌شود.
تحلیل این واقعیت اجتماعی نشان می دهد که در جامعه ای که وقوع و بروز آسیب های نامطلوب تلقی می شود، همه نهادهای فرهنگی، آموزشی، قضایی و غیره برای تلطیف کجروی ها گام بردارند و به ایفای نقش بپردازند. اگر در جامعه ای هنجارها مراعات نشود، کجروی پدید می آید و رفتارها آسیب می بیند. یعنی، آسیب زمانی پدید می آید که هنجارهای مقبول اجتماعی را تخلفی صورت پذیرد.
عدم پای بندی به هنجارهای اجتماعی موجب پیدایش آسیب اجتماعی است. آسیب های اجتماعی پدیده های واقعی،متغیر، نسبی و قابل کنترل هستند که طرح و شناسایی علمی و عملی آن ها مستلزم وجود برنامه های مناسب، تعامل صحیح و مناسب بین سازمان های متعدد و بالاخره وجود فضای فکری و اجتماعی مناسب است. خانواده، آموزش و پرورش و مدرسه می توانند نقش مهمی درسازندگی شخصیت کودکان و نوجوانان و پیشگیری از آسیب های اجتماعی داشته باشند.

در چند دهه اخیر، مطالعه جامعه شناختی آسیب‌های اجتماعی بیش از گذشته مورد توجه قرار گرفته است و تا حدود زیادی به اثبات رسیده است که عوارض ناهنجاری‌های اجتماعی، اکثر افراد جامعه را به نوعی درگیر خواهد کرد. برای مثال، طبق پژوهش‌های صورت گرفته هم‌اکنون به طور میانگین ۵/۲ میلیون نفر در ایران به اعتیاد مبتلا هستند، اما اگر بپذیریم که به جز فرد معتاد، خانواده و دوستان نزدیک آن نیز با این پدیده دست به گریبان هستند، آمار افرادی که درگیر این پدیده می‌باشند، بالغ بر ده میلیون نفر برآورد می‌شود.

اگر این برآورد را به انواع مختلف آسیب‌های اجتماعی از قبیل فقر، قتل، نزاع، جرائم جنسی، خودکشی، فرار دختران، کارتن‌خوابی، سرقت، فساد اداری و … تعمیم دهیم، متوجه می‌شویم که بسیاری از جمعیت ایران به نوعی حداقل با یکی از انواع آسیب‌های اجتماعی به طور مستقیم یا غیر مستقیم در ارتباط‌اند.

واقعیت این است که هر جامعه در پی تغییر و تحولات اجتماعی آن و به جهت وجود باورها، عقاید و هنجارهای متفاوت آن، با سطحی از مشکلات و آسیب‌های اجتماعی مواجه خواهد شد، اما در کشور ایران با توجه به رشد سریع شهرنشینی و حرکت در مسیر توسعه و مدرنیته (به تعبیری از نوع غیر عادی و نامتوازن آن)، تغییر و تحولات اجتماعی به سرعت به وقوع می‌پیوندند؛ اما سطح باورها و هنجارهای جامعه (فرهنگ غیرمادی)، متناسب با آن تغییر نمی‌کند. این شرایط همراه با مشکلات اقتصادی، نابرابری‌های اقتصادی-اجتماعی، و عدم توازن توسعه منطقه‌ای، وضعیتی را به وجود آورده است که جامعه ما را کاملا مستعد بروز انواع آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی ساخته است.

با بررسی اطلاعات حاصل از پژوهش‌های علمی صورت گرفته، آمارهای ارائه شده از سوی سازمانها و نهادهای ذیربط و همچنین اطلاعات به‌دست آمده از گفتگوهای انجام شده با کارشناسان و مسئولین ذیربط، متوجه می‌شویم که شدت آسیب‌های اجتماعی در جامعه ایران به مرور در حال افزایش است، سن ارتکاب بسیاری از این انحرافات از قبیل بزه‌کاری، فحشا و اعتیاد در حال کاهش است، آمار زنان مبتلا به اعتیاد و سایر آسیب‌های اجتماعی در حال افزایش است، از نظر شیوع و گسترش آن، ارتباط همزمانی در بین انواع آسیب‌های اجتماعی وجود دارد که منجر به چندلایه و متکثر شدن آنها در ایران شده است و نهایتا تنوع آنها روز به روز بیشتر می‌شود به گونه‌ای که شاهد موج جدیدی از آسیب‌های اجتماعی از قبیل زباله‌گردی، سوء استفاده از طریق شبکه‌های مجازی، فحاشی دسته‌جمعی در فضای مجازی، انوع متنوع روان‌گردان‌ها و… هستیم.
باتوجه به اینکه آسیب های اجتماعی مسایل، شرایط یا مواردی هستند که جامعه آنها را به منزله خطری برای راه و رسم زندگی یا آسایش خود میداند لذا ضرورتاً باید در جهت کاهش آن برنامه ریزی و اقدام گردد.
به طور کلی دو رویکرد متفاوت در جهت مبارزه با آسیب‌های اجتماعی وجود دارد: رویکرد «توانمندسازی گروه‌‌های در معرض خطر» و «نظارت و حمایت کردن از گروه‌های آسیب دیده»
صاحب نظران در کاهش آسیب ها دو راه حل پیشنهاد میکنند:
کوتاه مدت: سطحی وسخت افزاری شامل جریمه، زندان و محرومیت که تجربه ثابت کرده اثرات آن مقطعی بوده و تاثیر مطلوبی در جامعه نداشته است.
بلند مدت: ریشه ای و نرم افزاری شامل فرهنگ سازی، درونی نمودن ارزش ها و هنجار ها، ههچنین آموزش مهارتهای اجتماعی در سنین کودکی و نوجوانی.

در زمینه اقدامات پیشگیرانه تنها میتوان موارد معدودی از قبیل NGOتشکلها و سازمان‌های اجتماع‌محور (CBO) را نام برد که طبق ارزشیابی‌های انجام شده معمولا فعالیت‌های محدودی دارند و اکثرا با کمبود بودجه، فضای نامناسب و کمبود نیروی متخصص مواجه‌اند، اما در طیف مقابل اقداماتی از قبیل افزایش مراکز ارائه خدمات مددکاری اجتماعی، اورژانس اجتماعی، گسترش خدمات روانشناسی و مشاوره به گروه‌های آسیب دیده، اقدامات پلیسی و امنیتی، انتقال آسیب‌دیدگان اجتماعی به مراکز نگهداری، مراجعه آن‌ها به خانه سبز، مراکز ترک اعتیاد، اقدامات حمایتی کمیته امداد و …، همه با آسیب‌های اجتماعی پس از رخ دادن آن مقابله می‌کنند؛ اما هیچ یک به پیشگیری از این آسیب‌ها منجر نمی‌شود.

متاسفانه در ایران هیچ نهادی به طور تخصصی و جامع به بررسی ریشه‌ای آسیب‌های اجتماعی نمی‌پردازد و در بسیاری موارد علی‌رغم وجود موازی‌کاری، بسیاری از زمینه‌های بروز آسیب‌‌های اجتماعی نیز نادیده گرفته خواهد شد و این اقدامات تنها در جهت اهداف کوتاه‌مدت و در راستای حذف صورت مساله می‌باشند.

علاوه بر این نبود آمارهای دقیق و مناسب از آسیب‌های اجتماعی و انواع آنها و در نتیجه عدم استنباط درست از وضع موجود نیز بر مشکلات مبارزه با آن‌ها افزوده است به گونه‌ای که در برخی از آمارها شیوع بسیار بالای آسیب‌های اجتماعی و در برخی دیگر شیوع کمتری گزارش می‌شود.

به نظر می‌رسد، در شرایط کنونی به منظور برون‌رفت از این بحران‌ها می‌بایست ریشه‌ بروز این مشکلات با استفاده از متخصصین مجرب، مورد شناسایی قرار گیرد و ضرورت تغییر رویکرد از اقدامات انتظامی، امنیتی، روانشناختی، فردی و صرفا مددکارانه به سمت رویکردهای اجتماعی متناسب با جامعه ایران به شدت در کشور احساس می‌شود.

بنابراین جهت جلوگیری از وخامت بیش از پیش آسیب‌های اجتماعی، می بایست همراه با شناسایی نقاط آسیب‌زای اجتماعی، سیاست‌های جدی و مستمر فقرزدایانه و کاهش نابرابری اجتماعی، اقدامات پیشگیرانه موثر با اتکا به ظرفیت سازمان‌های مردم‌نهاد، توجه جدی به توسعه اجتماعی مناطق کمتر توسعه‌یافته، افزایش فرصت‌های برابر برای اشتغال، ازدواج و تفریح جوانان، گسترش سیستم حمایت اقتصادی- اجتماعی از اقشار محروم، و همچنین ارائه مهارت‌های آموزشی مناسب از قبیل آموزش مهارت‌های زندگی و فنی‌و‌حرفه‌ای در میان گروه‌های آسیب‌پذیر بیش از پیش در دستور کار سیاست‌گزاری اجتماعی قرار گیرد.

 

📝فاطمه معلم